negaah.blogsky.com
نگاهنگاه - نگاه نگاهیست ساده اما تازه به روزهای جاری ما
http://negaah.blogsky.com/
نگاه - نگاه نگاهیست ساده اما تازه به روزهای جاری ما
http://negaah.blogsky.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Monday
LOAD TIME
0.7 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
16
SSL
EXTERNAL LINKS
37
SITE IP
31.3.232.171
LOAD TIME
0.703 sec
SCORE
6.2
نگاه | negaah.blogsky.com Reviews
https://negaah.blogsky.com
نگاه - نگاه نگاهیست ساده اما تازه به روزهای جاری ما
نگاه
http://www.negaah.blogsky.com/1389/07
نگاه نگاهیست ساده اما تازه به روزهای جاری ما. احساس تنهایی عجیبی می کنم. این پست رو فقط به عنوان درد دل می نویسم. واسه شکستن عادت! عادت به اینکه وقتی ناراحتم به علت ناراحتیم بی توجه باشم و به جاش به چیزای دیگه گیر بدم! در نتیجه میگم که دانشگاه شروع شده و این ترم با دوست همیشگیم (روزنامه چی درگیر! نیستم جز توی یک کلاس و این ناراحتم می کنه. انگار بدون اون اعتماد به نفسمو از دست می دم! عجیبه این حس دوستی. عجیبه که از دسته همه جز اون کلافه بشی. عجیبه که حضورش با اینکه ساکته هزاران طوفان رو آروم می کنه.
نگاه
http://www.negaah.blogsky.com/1388/11
نگاه نگاهیست ساده اما تازه به روزهای جاری ما. هر روز در من اندکی مرگ انباشته می شود ،. چون خرده نمک ناپیدای هر موج بر ساحلی سبز ،. تا همه ی رازهای انسانی ام این چمدان بسته ی مرموز و نامکشوف زیرکلام کرم در ژرفای حفره های از یادرفتگان لایه به لایه بترکد و پوک شود ،. تا من مغروق این حقیقت شوم که زندگی رود پرهیاهوی عطوفتی است که رو به اندرونه های عفونت دارد. هر روز بر بساط دلقکانه ی دنیا پیامی شفاف را می خواهم در خویش بینبارم. نوشته شده توسط هستی. 12:21 دوشنبه 26 بهمنماه سال 1388 نظرات (3). فریاد می زنم :.
نگاه
http://www.negaah.blogsky.com/1390/11
نگاه نگاهیست ساده اما تازه به روزهای جاری ما. یک جایی در زندگی هر فرد می رسد که جرقه ای در ذهنش زده می شود. بر حسب اتفاق مثل دیدن یک پیرمرد، دیدن مرگ یک نفر، یا دیدن یک بچه وقتی به سوالهای بی ربط شما بی ربط جواب می دهد. آن سوال مثلا این است که کوچولو می خواهی چیکاره شوی؟ و کودک معصوم هم که نمی داند دنیا دست کیست می گوید دکتر، مهندس، یا خلبان! و در واقع کم اند کسانی که جبر قضا و جبر اجتماعی آنها را به آن سمت دلخواه و در خور شایستگی ها و توانایی هایشان ببرد. زندگی یک بار است! باید برگردم به عقب و از نو راه...
نگاه
http://www.negaah.blogsky.com/1388/09
نگاه نگاهیست ساده اما تازه به روزهای جاری ما. چند کتاب به یاد ماندنی. سلام روزهای زیادیه که چیزی ننوشتم. نه به این خاطر که نوشته ای نبوده. قلم به زمین افتاده بود. باری در این مدت کتاب های زیادی خوندم که ازون بین چند کتاب بسیار عمیق و اندیشمندانه نوشته شده بود. که می خوام هربار به معرفی یکی از اون ها بپردازم:. بیست و یک داستان از نویسندگان معاصر فرانسه. این کتاب رو به طور اتفاقی در قفسه های کتابخانه دانشگاه دیدم و بعد از خوندنش از خوش شانسی خودم مطمئن شدم! حتما این کتاب رو بخونید و فرصت فکر کردن به اندیشه...
نگاه
http://www.negaah.blogsky.com/1390/03
نگاه نگاهیست ساده اما تازه به روزهای جاری ما. شعری نو از هستی. همه در شهر پر از دود و دروغ. همه مشغول و به کاری درگیر. در درازای شبان خواب آلود. روزها در پی نانی دمگیر. دل دیوار شده خانۀ این ساعت ها. می روند از پی هم ناله کنان. می کنند در طلبش پر تقصیر. از غزل ها نیست دیگر یادی. آبها هم که سراب. من در این شهر کبود. غم نان یا که فرود. نه به آبی ها می اندیشم. گرچه شاید که حباب-. نه به آن فواره. که به تنهایی خود می گرید. چون تمام عمرم، خم به تنهایی خود-. من در این شهر پر از دود و دروغ. چرخش فکرم در راهی باز.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
16
نامه های پاییزی - شکستن
http://www.namehaye-paeezi.blogfa.com/post-5.aspx
من نه-اویم در من شکست. کاش همه چیز جز دوری از میان میرفت و جز فکرش راهی برای بودن با او نبود. این گونه حتما خوش تر بود. و رویایش در ذهنم مجسم تر. او رویاهای او را در من به کم قیمتی فروخت. چرا این گونه خود را حقیر و پایبند افکار زمینی کرد؟ من که تا امروز او را در دنیایم فرا می دیدم. آن چنان که گویی من با همه رویاهایم از او شکستم. نوشته شده در چهارشنبه ۱۹ خرداد۱۳۸۹ساعت 12:12 توسط فرانک. به نام کسانی که باز می گردند. زیرا هرگز نرفته بودند. و به نام کسانی که نمک فرسوده شان می کند. زیرا نمک اشک های ما هستند.
نامه های پاییزی -
http://www.namehaye-paeezi.blogfa.com/post-10.aspx
ذهنم شبیه کمد آقای گوپی شده است. برای پیدا کردن هر چیز، باید کل تصوراتم را بیرون بریزم تا بتوانم هر از چند گاهی آن چیزی که دنبالش بودم را بیابم. البته آنچه پیدا می شود تکه های جدا شده از هم و نا مرتب است. قدیم تر ها چند کتاب را با هم می خواندم. برای مشخص کردن صفحات خوانده شده نیازی به علامت گذاری نداشتم و تمام شماره صفحات را به یاد می سپردم. حالا وقتی علامت گذاشته شده ام را هم که باز می کنم یادم نمی آید که تا آنچه خوانده ام چه گذشته است. سرما تمام ذهنم را بلعیده است حتی جوانه ها را. سرزمین ذهن من چون سرز...
نامه های پاییزی - بهانه
http://www.namehaye-paeezi.blogfa.com/post-9.aspx
دلم برای صفاتان بهانه می گیرد. دل غریب من از این زمانه می گیرد. طلسم شب نشکسته است پنجه های ستم. دوباره بال دلم را نشانه می گیرد. مجال رفتن من نه-کبوتر دل من. به کنج حسرت و غم آشیانه می گیرد. مجال رفتن من نیست-بال پروازم. شکسته است نگفتی بهانه می گیرد؟ در آستان شکفتن-بلوغ بود و دلم. به یاد عشق در آن آستانه می گیرد. اگر چه ریشه نخشکیده است می ترسم. تو فکر می کنی ای دل جوانه می گیرد؟ به حق عشق به حق تمام پاکیها. دلم برای صفاتان بهانه می گیرد. نوشته شده در پنجشنبه ۲۴ تیر۱۳۸۹ساعت 17:27 توسط فرانک.
نامه های پاییزی -
http://www.namehaye-paeezi.blogfa.com/post-4.aspx
دیشب از همه شبهای دیگر. بیشتر بر این باور بودم که چه قدر بر من این زندان سخت است و مثل همیشه تسکینم آمالم بود. ولیکن این بار بر آنم تا بپذیرم دنیا چیزی جز خواست من نیست. و خواست من این است:. من می توانم آزاد باشم. شما گوش فرا دهید. من می توانم به پرواز در آیم! و هیچ قانونی جدایی از آزادی من نیست. این همان قانون همیشگی. برای رهایی تو از پابندهای آزار دهنده است.". خوب که فکر می کنم یادم می آید که. جاناتان- مرغ دریایی کوچک من نیز آزادی را با بالهای شکسته اش حس کرد. و از قانون همیشگی اش گسیخت. و من نیز .
نامه های پاییزی
http://www.namehaye-paeezi.blogfa.com/8911.aspx
این روزا بعضی چیزا باعث شده تا خیلی به معجزه فکر کنم. هر بار که بیشتر بهش فکر می کنم، بیشتر نزدیک خودم حسش می کنم. تو تا حالا به معجزه فکر کردی؟ یه کم دقت کن. معجزه همین جاست جلوی چشمات. معجزه که حتما نباید یه چیزه فضایی و دور از ذهن باشه. فقط کافیه یه کم به دور و برت نگاه کنی و اونو توی زندگیت ملموس کنی. باور کن بهش می رسی، اگه نرسیدی با من. اینو الان کسی داره به تو میگه که اون رو با تمام وجودش تجربه کرده. میدونی معجزه میتونه چی باشه؟ امروز یه معجزه برای من اتفاق افتاد. پس معجزه به همین راحتی اتفاق می ا...
روزنامه چی
http://www.ruznamechii.blogfa.com/post-20.aspx
من یه تازه روزنامه چی ام، به همین سادگی! تقدیم به بعضی دختران زیادی فعال دانشگاهمون! با هر کس و ناکس به رفاقت خو کرد. شد نیش شما باز و به هر کس رو کرد. از روز ازل پسر که این گونه نبود. کار تو پسر جماعتو پررو کرد! صد جور رژ لب، ریمل و مام زدی. هر شب با یکی رفتی بیرون شام زدی. مسعود، علی، ممد و بهرام سیبیل،. غوغا ست دلت، سهامی عام. خوب بود که گه گاه یکم داشتی غرور. یا پا نمی دادی، یا که می دادی به زور. بعد از گذر دوازده ترم. فارغ نه ز تحصیل، که فارغ ز ذکور. این روزا که پا می دی به هر مهمونی،. شب شعر شکر خند.
روزنامه چی
http://www.ruznamechii.blogfa.com/8911.aspx
من یه تازه روزنامه چی ام، به همین سادگی! دستم را بلند کرده ام که مجالی برای حرف زدن بگیرم- اما نمی دانم چرا سال هاست که نوبت به من نمی رسد. نوبت به من نمی رسد تا از این همه لفظ های لبالب خالی شوم. نگاه کن! این کدام صراط مستقیم است؟ یا کدام منطق بی منطق؟ کدام محکمه تو را خدا کرد و من را بنده، که بخواهی و بتوانی و بیندیشی- به جای من! جامه کهن سلطه ات را درآوردی و برهنگی را تنم کردی. و من ناباورانه خندیدم به واژه "آزادی"! هوس" تو بهای گزاف همه "آزادی هایم" بود. شهر ارواح جریحه دار زنان ساده لوح!
روزنامه چی
http://www.ruznamechii.blogfa.com/cat-2.aspx
من یه تازه روزنامه چی ام، به همین سادگی! تقدیم به بعضی دختران زیادی فعال دانشگاهمون! با هر کس و ناکس به رفاقت خو کرد. شد نیش شما باز و به هر کس رو کرد. از روز ازل پسر که این گونه نبود. کار تو پسر جماعتو پررو کرد! صد جور رژ لب، ریمل و مام زدی. هر شب با یکی رفتی بیرون شام زدی. مسعود، علی، ممد و بهرام سیبیل،. غوغا ست دلت، سهامی عام. خوب بود که گه گاه یکم داشتی غرور. یا پا نمی دادی، یا که می دادی به زور. بعد از گذر دوازده ترم. فارغ نه ز تحصیل، که فارغ ز ذکور. این روزا که پا می دی به هر مهمونی،. دو سوت مانده ...
نامه های پاییزی -
http://www.namehaye-paeezi.blogfa.com/post-12.aspx
من بعد از یه عالمه نبود یه دفعه بود شدم. اون هم با کلی تغییر. البته همش هم مثبت. یکی از تغییرایی که میتونه تاثیر زیادی رو وب من بذاره، اینه که من دیگه ترجیح میدم با بقیه حرف بزنم. البته هر از چند گاهی یه متن ادبی بد نیست ولی از اون جایی که این روزا وبلاگا پر شدن از شعر و مطالب ادبی، ترجیح میدم یه جوری بنویسم که برای همه و برای خودم جذابیت داشته باشه. شعر خوبه، متن شاعرانه خوبه، ولی من فکر نمی کنم که نیاز امروزم این باشه. امیدوارم این جوری بودن من رو دوست داشته باشین. به نام کسانی که باز می گردند.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
37
NEGA - Núcleo de Estudos de Gênero da Amazônia
NEGA - Núcleo de Estudos de Gênero da Amazônia. Um Blog para falar de mulheres, feminismos, crítica feminista, mulheres na política, mulheres em todo lugar, de maternagem, empoderamento e tudo que seja sobre mulheres. Quarta-feira, 5 de agosto de 2015. Noiva chama avó de 89 anos para ser sua dama de honra. Fiquei comovida com este inusitado gesto de amor. Porque convenhamos, o amor não tem idade, e quem disse que só mocinhas de adolescentes ou crianças podem ser damas e daminhos de honra? Contou Christin...
negaah-wikipedia.persianblog.ir
Negaah-Zinat Noor- نگاه زینت نور
نگاه
نگاه نگاهیست ساده اما تازه به روزهای جاری ما. یک جایی در زندگی هر فرد می رسد که جرقه ای در ذهنش زده می شود. بر حسب اتفاق مثل دیدن یک پیرمرد، دیدن مرگ یک نفر، یا دیدن یک بچه وقتی به سوالهای بی ربط شما بی ربط جواب می دهد. آن سوال مثلا این است که کوچولو می خواهی چیکاره شوی؟ و کودک معصوم هم که نمی داند دنیا دست کیست می گوید دکتر، مهندس، یا خلبان! و در واقع کم اند کسانی که جبر قضا و جبر اجتماعی آنها را به آن سمت دلخواه و در خور شایستگی ها و توانایی هایشان ببرد. زندگی یک بار است! باید برگردم به عقب و از نو راه...
Negaah.net
وب سایت خبری شبکه تلویزیونی نگاه
1587;ه شنبه 20 اسد 1394 . Aug 11 2015 . سومین نمایشگاه آسایش زندگی در مرکز تجارتی افغانستان در کابل افتتاح شد. دراین نمایشگاه شماری از کمپنی های داخلی و خارجی در بیش از صد غرفه فراورده های شان را به نمایش…. ولسی جرگه هیئت را برای بررسی دقیق حادثه جلریز به این ولسوالی میفرستد. اعضای ولسی جرگه می گویند که حادثه جلریز یک حادثه پلان شده و بزرگ بوده و باید ازسوی حکومت و…. حافظ سعید رهبر داعش از شاخۀ خراسان در حملۀ هوایی در ننگرهار کشته شد. خانواده های شهدای جلریز از بی توجهی دولت به این حادثه انتقاد می کنند.
Negaah
نوشتههای قبلتر →. شده به خودت فکر کنی. به زندگیی که از دستت می لغزد. و نگه اش می داری؟ باز نگه اش می داری. مثل ماهی قرمزی که. یک موج می آوردش. یک موج می بردش. خود خواهی در من حفره ی جذام شده. دهن که باز می کند …. هر چه را ازجنس «من» نباشد. و به گور دست جمعی «لامن» می سپارد. به تار موی ریخته از سرم. بیشتر از دیوارهایی فکر می کنم. که «چین» را و ترا از من جدا می کند …. سوگ واری برای دیروز…. قصه ی برف به تابستان است. و من قدر خنده های بلند و بی ترتیبم را می دانم. چرا نگران دست هایی که پس می زنند، باشم. منی ک...
دوره گرد
میروم هرجا، به هر سو، کو به کو. خود نمی دانم چه دارم جست و جو! شور برخاسته از زلف بنفشایی یار! بنفش - آبی ها. جمعه یازدهم بهمن ۱۳۹۲ 17:13 عکاس باشی. دریا هم آنچنان که منم، بی قرار نیست. با او چه خوب می شود از حال خویش گفت،. دریا که از اهالی این روزگار نیست! پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ 17:13 عکاس باشی. کسی از عمق دریا ها صدا زد: ماهی قرمز! و فکر کن که چه تنهاست،. اگر که ماهی کوچک،. دچار" آبی دریای بی کران باشد! چه فکر نازک غمناکی! پنجشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۲ 23:45 عکاس باشی. مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب. سنجاق ش...
دوره گرد
میروم هرجا، به هر سو، کو به کو. خود نمی دانم چه دارم جست و جو! من به گوش تو سخن های نهان خواهم گفت. سر بجنبان که بلی، جز که به سر هیچ مگو! اولین روز اولین فصل سال، خانه ی مادر بزرگ. شنبه دوم فروردین 1393 1:23 عکاس باشی. قرار بخش دل بی قرار، آمدنیست. نگار آمدنی غمگسار آمدنیست. سوغاتی آخرین زیارتمان در قم. همان یک ساعت شیرین و به یاد ماندنی! سه شنبه سیزدهم اسفند 1392 0:38 عکاس باشی. هر کس به من نگاه کند عکس می شود! دوشنبه دوازدهم اسفند 1392 17:15 عکاس باشی. با خشت خشت موعظه. بین نگاه های من و چشم های تو،.