kooche7.blogfa.com

dasthayekhali.mihanblog.com

دستهای خالی - این نسل حرف نمی زند!

http://dasthayekhali.mihanblog.com/post/7

این نسل حرف نمی زند! توی اتوبوس حرفهای چندنفر وادارم می کند هندزفری را از گوشم دربیاورم.جدا از همه نقلها یکی شان حرف جالبی می زد. میگفت: (مردم ما دیگه سریع خودشون رو باهرشرایطی وفق میدن.این گرونی ها که یه دفعه پیش اومد هیشکی عکس العمل انچنانی از خودش نشون نداد.همه سعی کردن دخل وخرجشون رو یه جوری با قیمت های جدید تنطیم کنند تا ببینن چی پیش میاد.). خدا نیامرزد کسی که این تخم سکوت و( هرچه آید خوش آید) را در دل ما کاشت. حالا حالاها نمی فهمد چه ظلمی کرده،چه صداهایی را خشکانده و چه حرفهایی را خاک کرده است.

mihman-e-mordegan.mihanblog.com

سکوت کوچه ها - مرا ببخش....

http://mihman-e-mordegan.mihanblog.com/post/66

هرکس بر دانش خود می افزاید،بر اندوه خود افزوده است. مرا ببخش اگر بغض داشتی و من وقتی برای شنیدن حرفهایت نگذاشتم. مرا ببخش اگر شبانه به صورتت نگریستم و فهمیدم با بغض خوابیدی و در دلم گفتم من از او دردمندترم. مرا ببخش که سرم شلوغ بود و بهانه هایم زیاد برای فراموش کردنت. مرا ببخش که وقتی نگذاشتم تا برایت دنیایم را شرح دهم تا بفهمی چقدر به تو نزدیکم. مرا ببخش که حرفهایم را به زبان نیاوردم و از تو انتظار داشتم مرا بفهمی. مرا ببخش که خودخواهیم را قربانی همه چیز کردم. مرا ببخش که انتظار دارم نگفته های مرا بفهمی.

mihman-e-mordegan.mihanblog.com

سکوت کوچه ها - سوال؟....

http://mihman-e-mordegan.mihanblog.com/post/63

هرکس بر دانش خود می افزاید،بر اندوه خود افزوده است. امروز که از پشت پنجره اتوبوس. به خانه های خاموش و روشن این شهر می نگرستم. تنها یک سوال،ذهنم را به خود مشغول کرده بود. آیا تنهایی مردم این شهر خسته،همچون تنهایی من عمیق و بی انتهاست؟ لینک های مرتبط :. جمعه 15 شهریور 1392 : نویسنده : نگار. شنبه 16 شهریور 1392 04:13 ب.ظ. هرکس برای خود دردی دارد شاید تنهایی دیگران را ب دید خود دیدن عمیق ندانیم . جمعه 15 شهریور 1392 11:16 ب.ظ. با سلام به شما دوست گرامی. مرا بخاطر بسپار :. ارسال نظر خصوصی :. آنچه هستیم نمی خو...

dasthayekhali.mihanblog.com

دستهای خالی - سال هایی که تحویل نمی شوند

http://dasthayekhali.mihanblog.com/post/11

سال هایی که تحویل نمی شوند. از آخرین باری که خانه شلوغ شد هنوز تصاویر زنده ای جلوی چشمش بود. اما حالا انگار خانه به نظرش خیلی کوچک تر می آمد. فکر کرد قبل ها چه طور اینجا می دوید؟ یا لی لی به آن بزرگی را کجای این حیاط می کشید؟ صاحبخانه کنار باغچه ای که دیگر اثری از درخت انجیر بزرگش نیست ایستاده و به علف های کوتاه و بلندی آب می دهد. او را که می بیند شلنگ قرمز رنگ از دستش رها می شود. نه بابا خوبی کجابود دیگه! پدربزرگ از او سراغ خودش را می گیرد. به زور لبخندی می زند و می گوید:. پدر بزرگ می خندد و می گوید:.

dasthayekhali.mihanblog.com

دستهای خالی - بای بسم الله (مطلب ثابت)

http://dasthayekhali.mihanblog.com/post/2

بای بسم الله (مطلب ثابت). باهمین ها پیش امدم که نوشتن را برای همیشه ام انتخاب کردم.فکر می کردم بازهم راحت می نویسم و مثل مسابقات انشاء مدرسه دیگران را جا می گذارم.اول قبول نمی کردم اما من دیگر هیچ وقت راحت ننوشتم. در یکی از روزهایی که همچنان دست هایم سمت نوشتن پیش نمی رفت، به واقعیت وحشتناکی پی بردم. واقعیت این یود که دست های من خالی است. خالی تر ازآنکه برای کسی غیر ازخودم بنویسد. این روزها هنوز هم درجدال با دست های خالی و یک دل پر حرف ام. دستهای خالی در گوگل پلاس. نمایش وضعیت در یاهو.

dasthayekhali.mihanblog.com

دستهای خالی - محصول مشترک!

http://dasthayekhali.mihanblog.com/post/8

چند روز پیش مصاحبه داشتم. با کلی دوندگی و تلفن کاری، از دکتر محمد شریعتی رئیس ستاد اجرایی طرح پزشک خانواده وقت مصاحبه گرفته بودم تا بلکه با چندتا سوال چالشی دل استاد را برای گرفتن چندرغاز نمره(! به دست بیاورم.اما از آنجایی که مصاحبه شونده با کار رسانه آشنایی داشت کار بیخ پیدا کرد! البته شاید هم انتظار نداشتند که یک دانشجوی کارشناسی با کلی اعتماد به نفس( که هنوز هم نمی دانم از کجا آورده بودم! بنشیند جلویشان و بگوید: قانع نشدم! ته خط1:خان بعدی چاپ این مصاحبه است. دستهای خالی در گوگل پلاس.

dasthayekhali.mihanblog.com

دستهای خالی - رابطه سبزی و سران!

http://dasthayekhali.mihanblog.com/post/3

رابطه سبزی و سران! امروز رفتم میدان تره بار سبزی بخرم.مغازه دار برگشت گفت: تعطیلیه سبزی نیومده! گفتم: یعنی چی آقا؟ تعطیلیه مراکز دولتیه اونم به خاطر اجلاس سران.چه ربطی به سبزی داره؟ گفت: من چه میدونم نیومده دیگه خانم! پر بیراه هم نمی گفت البته. سبزی کار محترم اگه از همان مزرعه سرسبزش نگاهی به جاده ها انداخته باشد متوجه سیل خودروهای درحال فرار از مرکز(! و درحالی که صغیر وکبیر اجلاس سران را دعا می کرده به سرعت خودش را به منتطران تکان ترافیک(! در مسیر شمال رسانده است. دستهای خالی در گوگل پلاس.

dasthayekhali.mihanblog.com

دستهای خالی - پایان دنیای من

http://dasthayekhali.mihanblog.com/post/10

دنیای من تمام شد. با دویدن نمی رسم. با فریاد شنیده نمی شوم. و با گریه هیچ وقت خالی نمی شوم. دنیای من تمام شد وقتی. صدای تپش قلبم را نشنید. وقتی برای دلشوره بند بند دلم تسکینی نشد. و وقتی رد نگاهم به بن بست نبودنش خورد. تو چه می فهمی. دنیای کسی که دنیایش اشتباهی است. خیلی زودتر از فردا تمام شده است. نوشته شده در پنجشنبه 30 آذر 1391 ساعت 05:00 ب.ظ توسط دستهای خالی. دستهای خالی در گوگل پلاس. نمایش وضعیت در یاهو.

mihman-e-mordegan.mihanblog.com

سکوت کوچه ها - شباهنگام...

http://mihman-e-mordegan.mihanblog.com/post/60

هرکس بر دانش خود می افزاید،بر اندوه خود افزوده است. دلم بهانه گیر می شود. برای آنهایی که به من می اندیشند بی آنکه لحظه ای به فکرشان باشم. برای آنهایی که به یادشان هستم بی آنکه ذره ای در خاطرشان جایی داشته باشم. برای آدمهای آپارتمان روبرویی که همیشه چراغ خانه شان خاموش است. برای آدمهایی که فقط یکبار در دور دستها دیدمشان. برای دختری که مجبور به فروختن ارزشهایش است. برای دختری که مجبور به فکر فروشی ست.به تن فروشی ست. برای مردی که نیمه های شب در خلوت خویش آهسته می گرید. و اینکه هنور زنده ام. با خانه های خاموش.

mihman-e-mordegan.mihanblog.com

سکوت کوچه ها

http://mihman-e-mordegan.mihanblog.com/page/1

هرکس بر دانش خود می افزاید،بر اندوه خود افزوده است. نام وبلاگ برگرفته از اثری از کافکا به همین نام است.مهمان مردگان. به نظر من این اثر گرچه کوتاه پر از حرف است برای گفتن. من پیش مرده ها مهمان بودم، مقبره بسیار بزرگ و تمیزی بود،. چندین تابوت در آن دیده می شد ولی هنوز جای بسیاری باقی بود. سپس در زیر بالش ها به جستجو پرداخت و جامه ای بیرون کشید و گفت:. این جامه ی مرگ من است ولی آن را تنم نمی کنم.". نکته مهم: دوستان عزیز و مخاطبان وبلاگ. بیشتر مطالب این وبلاگ دست نوشته های اینجانب است. لینک های مرتبط :.