ghasedak-65.blogfa.com
ღღ☆ قاصـــــــــدك ☆ღღ
http://ghasedak-65.blogfa.com/9001.aspx
تمام پیغام هایم را به قاصدک دادم که برایش بفرستم! چشم هایم را بستم وقاصدک را فوت کردم. اومد و همه چیز رو تازه كرد ،. ولی فقط یک چیز کهنه میشه که به. همه اون تازگی میارزه ،. جمله ي تكراري بود فك كنم ولي قشنگ بود گذاشتم. واستون سال خوبي رو آرزو ميكنم. دوشنبه ۱۳۹۰/۰۱/۰۱ دست نويس هاي سمانه. Design By : Night Melody. ღღ ღღ ღღ ღღ ღღ ღღ ღღ. من دلم می خواهد خانه ای داشته باشم پر دوست. کنج هر دیوارش دوستانم بنشینند آرام / گل بگو. گل بشنو. هر کسی می خواهد وارد خانه ی پر مهر و صفامان گردد. داشتن یک دل بی رنگ و ریاست.
ghasedak-65.blogfa.com
ღღ☆ قاصـــــــــدك ☆ღღ
http://ghasedak-65.blogfa.com/8906.aspx
تمام پیغام هایم را به قاصدک دادم که برایش بفرستم! چشم هایم را بستم وقاصدک را فوت کردم. واحه ای در لحظه. رگ های هوا ، پر قاصدهایی. که خبر می آرند ، از گل. واشده ی دورترین بوته ی خاک. روی شن ها هم ، نقش های سم اسبان سواران ظریفی است که صبح. به سرتپه ی معراج شقایق. چتر خواهش باز است:. تا نسیم عطشی در بن برگی بدود،. به صدا می آید. و در این تنهایی. سایه نارونی تا ابدیت جاری است. نرم و آهسته بیایید ، مبادا که ترک. چینی نازک تنهایی من. یکشنبه ۱۳۸۹/۰۶/۲۸ دست نويس هاي سمانه. مي شود يک لحظه. که پس از گردابي. دختری...
hamsafareroyaha.blogfa.com
همسفر رویاها - ازدوست داشتن
http://www.hamsafareroyaha.blogfa.com/post-5.aspx
ازتو دورم و بی تو تنهام. امشبازاسمان دیده ی تو روی شعرم ستاره میبارد. درسکوت شعرم سپیدکاغذها پنجه هایم جرقه می کارد. شعردیوانه ی تب الودم شرمگین ازشیلرخواهش ها. پیکرش رادوباره میسوزد عطش جاودان اتش ها. اری"اغازدوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیداست. من به پایان دگرنیندیشم که همین دوست داشتن زیباست. ازسیاهی چراحذرکردن شب پرازقطره های الماس است. انچه ازشب بجای می ماند عطرسکراورگل یاس است. اه بگذار زین دریچه ی باز خفته درپرنیان رویاها. باپرروشنی سفرگیرم بگذرم ازحصاردنیاها. اسمانی به رنگ تنهایی.
hamsafareroyaha.blogfa.com
همسفر رویاها - سکوت
http://www.hamsafareroyaha.blogfa.com/post-4.aspx
ازتو دورم و بی تو تنهام. سکوتی محض ، سکوتی شکسته و در هم. هر روز ندیدن تو. اینجا من هستم ، تهی از زندگی و روز مردگی ، خالی تر از. با کلافی درهم و پیچ در پیچ. معنی سکوتم را با چشمانم برایت بارها فرستادم. اینجا من هستم با آوازی که هرگز نشنیدی. من هستم و سازی مبهم. اینجا من مانده ام ، تنها در پس اندوه صدای کهنه سازم. من هستم و گلی پرپر شده از عشقی کور. من هستم و یکرنگی شکسته ام. اینجا در شهری دور من مانده ام به انتظار اینکه هر لحظه. در شهری خاک گرفته و غروبی تنگ که سینه ام را هر آن می درد. صفای اشک وفای غم.
hamsafareroyaha.blogfa.com
همسفر رویاها - بدون عنوان
http://www.hamsafareroyaha.blogfa.com/post-2.aspx
ازتو دورم و بی تو تنهام. توراکم می اورم "مثل کلاغی که هربعدازظهرتنهایی این شهرخاکستری رابا اه و انتظارجارمیزند. وکوچه ای میان من واین همه چشم انتظاری قدمیکشد. باورکن.این روزهاتنهاخودم راحس میکنم میان رفت وامدقلب هایی که روزی روی نیمکت خالی قرارهایمان جامانده است وکلاغ هابه رفتن تو وماندن من خبیثانه می خندند. نوشته شده در چهارشنبه هفدهم آذر ۱۳۸۹ساعت 14:45 توسط شادی. برایت مینویسم ازتمام دلتنگی هاوغم هایم وتمام روزهایی که ازتودورم وباخاطرات وروزهای زیبای باتوبودن زندگی میکنم. اسمانی به رنگ تنهایی.
hamsafareroyaha.blogfa.com
همسفر رویاها - غزل
http://www.hamsafareroyaha.blogfa.com/post-11.aspx
ازتو دورم و بی تو تنهام. چون سنگهاصدای مراگوش می کنی. سنگی وناشنیده فراموش می کنی. رگبارنوبهاری وخواب دریچه را. ازضربه های وسوسه مغشوش می کنی. دست مراکه ساقه ی سبزنوازش است. بابرگ های مرده هم اغوش می کنی. گمراه تر ز روح شرابی ودیده را. درشعله مینشانی و مدهوش می کنی. ای ماهی طلایی مرداب خون من. خوش بادمستیت که مرا نوش میکنی. تو دره ی بنفش غروبی که روز را. برسینه می فشاری وخاموش می کنی. در سایه ها فروغ توبنشست ورنگ باخت. او را به سایه ازچه سیه پوش می کنی؟ اسمانی به رنگ تنهایی. صفای اشک وفای غم.
hamsafareroyaha.blogfa.com
همسفر رویاها
http://www.hamsafareroyaha.blogfa.com/8909.aspx
ازتو دورم و بی تو تنهام. دیروزبه یادتو وان عشق دل انگیز. درائینه برصورت خودخیره شدم باز. بند از سرگیسویم اهسته گشودم عطراوردم برسروبرسینه فشاندم. چشمانم رانازکنان سرمه کشاندم. افشان کردم زلفم رابر. درکنج لبم خالی اهسته نشاندم. گفتم بخودانگاه صدافسوس که اونیست. تا مات شودزین همه افسونگری و ناز. چون پیرهن سبز ببیند. با خنده بگوید که چه زیبا شده ای باز اونیست که درمردمک چشم سیاهم. تاخیره شود عکس رخ خویش ببیند. این گیسوی افشان به چه کارایدم امشب. کوپنجه ی او تا که در. اونیست که بویدچو دراغوش من افتد. نوشته ش...
hamsafareroyaha.blogfa.com
همسفر رویاها - بلور رویا
http://www.hamsafareroyaha.blogfa.com/post-7.aspx
ازتو دورم و بی تو تنهام. ماتکیه داده نرم به بازوی یکدگر. درروحمان طراوت مهتاب عشق بود. سرهایمان چوشاخه ی سنگین زباروبرگ. خامش براستانه محراب عشق بود. من همچوموج ابرسپیدی کنارتو. برگیسویم نشسته گل مریم سپید. هرلحظه می چکیدزمژگان نازکم. بربرگ دستهای تو ان شبنم سپید. بادستهای کوچکشان چنگ میزدند. محراب را زپاکی خودرنگ میزدند. باساقهای نقره نشانش نشسته بود. من تشنه صدای توبودم که می سرود. درگوشم ان کلام خوش دلنواز را. چون کودکان که رفته زخودگوش میکنند. افسانه های کهنه ی لبریزراز را. لرزان وبی قراروزیدم بسوی تو.
hamsafareroyaha.blogfa.com
همسفر رویاها - ائینه ی شکسته
http://www.hamsafareroyaha.blogfa.com/post-8.aspx
ازتو دورم و بی تو تنهام. دیروزبه یادتو وان عشق دل انگیز. درائینه برصورت خودخیره شدم باز. بند از سرگیسویم اهسته گشودم عطراوردم برسروبرسینه فشاندم. چشمانم رانازکنان سرمه کشاندم. افشان کردم زلفم رابر. درکنج لبم خالی اهسته نشاندم. گفتم بخودانگاه صدافسوس که اونیست. تا مات شودزین همه افسونگری و ناز. چون پیرهن سبز ببیند. با خنده بگوید که چه زیبا شده ای باز اونیست که درمردمک چشم سیاهم. تاخیره شود عکس رخ خویش ببیند. این گیسوی افشان به چه کارایدم امشب. کوپنجه ی او تا که در. اونیست که بویدچو دراغوش من افتد.