forum.fadi.ir

rainyskycho.blogfa.com

آسمان بارانی

http://www.rainyskycho.blogfa.com/9002.aspx

نو بهار است در آن کوش که خوشدل باشی که بسی گل بدهند باز تو در گل باشی. وقتی آسمان شب بر سرم سایه می افکند. همه چشمک های قشنگشان را رو به دریچه نگاهم می گشاین. آن زمان همه دلم را. نثارنگاه زیبایت می کنم. وخودم را عاشقانه به بازی. اسمان و ستاره می سپارم. و همه قلبم را خالصانه به نامت می کنم. می خوام قلبم و وجودم را نثارت کنم. تو همه رویاهای من شده ای. به واقع تو همه خواستنی های دنیایی. و من همه نیازهایم را به درگاه وجودت به قربانگاه می آورم. نگاهت همه نیازم را درمان خواهد کرد. تو را عاشقانه دوست می دارم.

rainyskycho.blogfa.com

آسمان بارانی - سالی دیگر

http://www.rainyskycho.blogfa.com/post-114.aspx

نو بهار است در آن کوش که خوشدل باشی که بسی گل بدهند باز تو در گل باشی. اسم تو را حرف به حرف. از مناره ای بلندتر. با دستانی روشن شده از. من از این بلندی دیگر. سطری بر دفتر چروکیده ی خیال. در مثتوی طویل یکساله ات. چنان غرق شده ام که دیگر. خمار دوبیتی کسی نخواهم شد. بر شعور دل همیشه دردمندم. نوشته شده در پنجشنبه سی ام تیر ۱۳۹۰ساعت ۲۲:۲۹ بعد از ظهر توسط باران. چو غلام آفتابم هم از آفتاب گویم نه شبم نه شب پرستم که حدیث خواب گویم. چو رسول آفتابم به طریق ترجمانی پنهان از او بپرسم به شما جواب گویم.

rainyskycho.blogfa.com

آسمان بارانی - هدیه

http://www.rainyskycho.blogfa.com/post-108.aspx

نو بهار است در آن کوش که خوشدل باشی که بسی گل بدهند باز تو در گل باشی. درآن سرای زنده شدن دوباره ی من. ودر میان اندوخته های پنهانی خود. در دستاری زیباتر از. ستاره گانی که شبانگاه میدرخشند. در میان آن حیابانهای شلوغ. که هر جزئی ار آن جمعیت. ستاره ای را از. دور دستها بنام خود تسجیل کرده بودند. ماهتابی دیگر به من بخشیدی. در سکوت اولین باغ. وقتی بر سر میز اولمان نشستیم. دلم را که سوغات راهم بود. در کادوی کلامم پیچاندم. و با دستان لرزانم به توبخشیدم. ترس از اینکه نپذیری. من میدانم که توهرگز آن کادوی زیبا را.

rainyskycho.blogfa.com

آسمان بارانی - یکساله شد گل آفتاب عشق ما

http://www.rainyskycho.blogfa.com/post-115.aspx

نو بهار است در آن کوش که خوشدل باشی که بسی گل بدهند باز تو در گل باشی. یکساله شد گل آفتاب عشق ما. انگار همین دیشب بود که. غزل می خواندی و. وامید در چشمه سار کلامت. چون نگاهی در پی سرآبی گم میشد. ومن تمامی دلم را در تیرگی یک شب رسیده به انتها. در قایقی کاغذی به یم پرتلاطم و مشوش تو سپردم. نه انگار دستی در کار بود. سرخی آفتاب انتظار ، به پیشگاه سپیده نگاه تو پیاده شد. یکسال خاطره یک خورجین که نه یک خروار که کم. یک دنیا سپیده شد. تلخی که من ندیده ام تودیده ای؟ هرچی که بود مزه اش شیرین تر از همیشه بود. چو رب...

rainyskycho.blogfa.com

آسمان بارانی

http://www.rainyskycho.blogfa.com/9005.aspx

نو بهار است در آن کوش که خوشدل باشی که بسی گل بدهند باز تو در گل باشی. من امشب در همین نزدیکی. بیدارم ودر سیاهی شب. رو به سوی تسخیر باور تو. آخرین تیشه های صداقتم را. بر کوه اعتمادت میکوبم. و تو در خوابی و نمیدانی که. روزی بدون تیشه هم. من، امشب شادترین مرد دنیا. دست در دست تو ای گل آفتاب. بر سیاهی شبهای تار. نوشته شده در جمعه بیست و هشتم مرداد ۱۳۹۰ساعت ۰:۷ قبل از ظهر توسط باران. یکساله شد گل آفتاب عشق ما. انگار همین دیشب بود که. غزل می خواندی و. وامید در چشمه سار کلامت. چون نگاهی در پی سرآبی گم میشد.

rainyskycho.blogfa.com

آسمان بارانی - برای تو

http://www.rainyskycho.blogfa.com/post-116.aspx

نو بهار است در آن کوش که خوشدل باشی که بسی گل بدهند باز تو در گل باشی. من امشب در همین نزدیکی. بیدارم ودر سیاهی شب. رو به سوی تسخیر باور تو. آخرین تیشه های صداقتم را. بر کوه اعتمادت میکوبم. و تو در خوابی و نمیدانی که. روزی بدون تیشه هم. من، امشب شادترین مرد دنیا. دست در دست تو ای گل آفتاب. بر سیاهی شبهای تار. نوشته شده در جمعه بیست و هشتم مرداد ۱۳۹۰ساعت ۰:۷ قبل از ظهر توسط باران. چو غلام آفتابم هم از آفتاب گویم نه شبم نه شب پرستم که حدیث خواب گویم. فادي -پايگاه اطلاع رساني قمر بني هاشم.

rainyskycho.blogfa.com

آسمان بارانی - برای تو

http://www.rainyskycho.blogfa.com/post-118.aspx

نو بهار است در آن کوش که خوشدل باشی که بسی گل بدهند باز تو در گل باشی. به کدامین شور مرا خوانده ای. فرشته ی در کتاب مقدس نهفته هم. در اندرون من کارساز نیست. هرروز از همان سرا. هق هق کودکانه دلم. رو بسوی شکفتن دوباره ات. نوشته شده در دوشنبه بیست و هشتم شهریور ۱۳۹۰ساعت ۲۳:۴۱ بعد از ظهر توسط باران. چو غلام آفتابم هم از آفتاب گویم نه شبم نه شب پرستم که حدیث خواب گویم. چو رسول آفتابم به طریق ترجمانی پنهان از او بپرسم به شما جواب گویم. به قدم چو آفتابم به خرابهها بتابم بگریزم از عمارت سخن خراب گویم.

rainyskycho.blogfa.com

آسمان بارانی

http://www.rainyskycho.blogfa.com/8911.aspx

نو بهار است در آن کوش که خوشدل باشی که بسی گل بدهند باز تو در گل باشی. ستاره ای که بر بالین شب. سیاه آسمان پناهنده میشود. میروم تا پرچم سبز نگاهم. به درج منور مهر آسمان بیاویزیم. وقتی به مهمانی شعر من آمدی. به روایت قلب من. به ارمغان خیالم بیاور. بهانه ی رفتنم را. از عمق ذهنم بزداید. خواستن بی انتهای مرا. دراین غار زمستانی خالی از اندوخته. نوشته شده در چهارشنبه بیست و هفتم بهمن ۱۳۸۹ساعت ۲۳:۷ بعد از ظهر توسط باران. از میان رحمت خیس خدا. نورمهتاب من ملبس شده به بوی خوش او. چشمان دلم و رویم را روشن کرد.

rainyskycho.blogfa.com

آسمان بارانی

http://www.rainyskycho.blogfa.com/9006.aspx

نو بهار است در آن کوش که خوشدل باشی که بسی گل بدهند باز تو در گل باشی. به کدامین شور مرا خوانده ای. فرشته ی در کتاب مقدس نهفته هم. در اندرون من کارساز نیست. هرروز از همان سرا. هق هق کودکانه دلم. رو بسوی شکفتن دوباره ات. نوشته شده در دوشنبه بیست و هشتم شهریور ۱۳۹۰ساعت ۲۳:۴۱ بعد از ظهر توسط باران. از شرقی ترین سرزمین نور. بر کف دستانم نشست. مهر جاودان او شدم. که امشب خواسته ام از خدا. در این شب نزول خورشید. شکفتن خنده بر لب توست. ای پاکی همه پاکان. به زبان خموش کردم که دل کباب دارم دل تو بسوزد ار من ز دل ک...