savage--grace1.blogspot.com
شُکوه وحشی: 1/1/11 - 2/1/11
http://savage--grace1.blogspot.com/2011_01_01_archive.html
دیگه پسر خوبی شدم. ه.ش. ۱۳۸۹ دی ۲۷, دوشنبه. با رایانامه ارسال کنید. این را در وبلاگ بنویسید! 8207;در Twitter به اشتراک بگذارید. 8207;در Facebook به اشتراک بگذارید. 8207;اشتراکگذاری در Pinterest. پستهای قدیمیتر. اشتراک در: پستها (Atom). این منم.تمام احساساتم . تمام خواسته هایم که که هیچ کس حتی تا آخر عمرم نمی فهمد. کلمه به کلمه ی این وبلاگ احساسات من است. اینه تمام زندگی کوچیک من! مشاهده نمایه کامل من. عشق من و تو. پنجره عکس الگو. تصاویر الگوی ارائه شده توسط Nic Taylor.
bonbasteentezari.wordpress.com
غمگینم برای خانواده هایی که توی سوانح هوایی از بین می رن.با همه خانواده های داغدار سانحه هوایی ارومیه همدردی می کنم. | بن بستِ انتظاری
https://bonbasteentezari.wordpress.com/2011/01/10/غمگینم-برای-خانواده-هایی-که-توی-سوانح-ه
غمگینم برای خانواده هایی که توی سوانح هوایی از بین می رن.با همه خانواده های داغدار سانحه هوایی ارومیه همدردی می کنم. ژانویه 10, 2011 در 11:31 ب.ظ. · Filed under Uncategorized. دیشب بارون و برف اومد و تهران رو شاد کرد اما یکی یه گوشه ای از تهران بود که غم داشت و اون شاهین بود، شاهین اون موقع این متن رو نوشت:. مدتهاست که آسمان با قلب من هم آوازی نکر ده بود، این چنین باران نباریده بود…. با بودنت نابود شدم…نبودنت را چه کنم…. مگه چقدر تحمل دارم که اینها رو به دوش بکشم؟ هوا برای نفس کشیدن کم بود.وقت تنگ بو...
bonbasteentezari.wordpress.com
قسمت هشتم:من محکومِ شکنجه یی مضاعف ام، این چنین زیستن، و این چنین در میانِ شما زیستن با شما زیستن که دیری دوستارِتان بوده ام. | بن بستِ انتظاری
https://bonbasteentezari.wordpress.com/2011/01/03/قسمت-هشتممن-محکومِ-شکنجه-یی-مضاعف-ام،-ا
قسمت هشتم:من محکوم شکنجه یی مضاعف ام، این چنین زیستن، و این چنین در میان شما زیستن با شما زیستن که دیری دوستار تان بوده ام. ژانویه 3, 2011 در 10:25 ب.ظ. · Filed under Uncategorized. پیش از نوشت:دوستای گلم برای شاهین مشکلی توی کانکت شدن به اینترنت پیش اومد و ازم خواست تا از شما دوستای گلمون معذرت خواهی کنم که نتونست بیاد و جواب کامنت هاتون رو بده و همچنین هر دوی ما ممنونیم از کامنت های مهربونتون.بوسس…اوه راستی دو تا اسم هست که پشتشون هزاران اسم قرار داره ببینین یادتون می آد؟ چه وعده ای به هم دادین؟ Raquo;...
bonbasteentezari.wordpress.com
دوستای گلم،شما که خونوادۀ من هستین چون من رو تنها نمی ذارین عین افراد خونواده…البته بگذریم که خونوادۀ من در طی سالهای زندگیم همیشه از هم جدا بودن اما شما از من جدا نبودین،چه شمایی که می آین و می خونین و کامنت های محشر می ذارین و چه شمایی که می آین و
https://bonbasteentezari.wordpress.com/2011/01/14/دوستای-گلم،شما-که-خونوادۀ-من-هستین-چون
ژانویه 14, 2011 در 9:07 ب.ظ. · Filed under Uncategorized. این آروزی من بود که دوباره گلنوش عزیزم بلاگ فارسی درست کنه و درست کرد، اسمش هست آدامس دود شده. گلنوش برای من تجسم سبک ابزورد در بلاگ نویسی هست و اینکه امشب فهمیدم اون دوباره می نویسه ، ابزورد و پوچ عین خود زندگی، شادم کرد.گلنوش مرسی که دوباره برگشتی. قسمت یازدهم:کوچۀ ما تنگ نیست…شادمانه باش! و شاه راه ما…از منظر تمامی آزادی ها می گذرد! Raquo; جوابی نداشت…در جواب گریه می کرد و زانوی منو بغل کرده بود و می گفت:» منو ببخش.». اگر چه اون شب ب ه م قول دا...
savage--grace1.blogspot.com
شُکوه وحشی: 12/1/10 - 1/1/11
http://savage--grace1.blogspot.com/2010_12_01_archive.html
دیگه پسر خوبی شدم. ه.ش. ۱۳۸۹ دی ۸, چهارشنبه. نشست,بی اینکه منتظر چیزی باشه. سیگارصاف شدشو از کیف پول چرمش بیرون اُورد. آروم و با وسواس سیگار خشک شده رو با زبون تر کرد. بی هدف لکه های سیاهی که آسمون ابری رو کثیف کرده بودن و پشت سر هم قارقار میکردن رو دنبال میکرد. از اطراف صدای سوختن سیگاروقارقار می اومد ولی صدای گوش خراش "ناامیدی", به شعاع یک عمر,لذت گوش دادن به این صداهای غمناک رو ازش دزدیده بود. غرق در تفکراتش شده بود. احساس گرما کرد,سیگاری که بین انگشتش یخ زده بود,خاکستر شده بود. هیچ عکس العملی نداشت.
savage--grace1.blogspot.com
شُکوه وحشی
http://savage--grace1.blogspot.com/2011/01/blog-post_17.html
دیگه پسر خوبی شدم. ه.ش. ۱۳۸۹ دی ۲۷, دوشنبه. با رایانامه ارسال کنید. این را در وبلاگ بنویسید! 8207;در Twitter به اشتراک بگذارید. 8207;در Facebook به اشتراک بگذارید. 8207;اشتراکگذاری در Pinterest. ۲۷ دی ۱۳۸۹ ه.ش.، ساعت ۲۱:۵۶. قشنگه ، ولی به خوشگلیه خودت نمی رسه :). ۲۷ دی ۱۳۸۹ ه.ش.، ساعت ۲۳:۰۸. این یعنی چی؟! ۲۸ دی ۱۳۸۹ ه.ش.، ساعت ۱۵:۳۵. چه باحال . خوشم اومد. من برای ادامه ی این راه کرم شبتاب میخواهم. ۲۸ دی ۱۳۸۹ ه.ش.، ساعت ۲۲:۱۳. این یعنی سکوت؟! ۲۹ دی ۱۳۸۹ ه.ش.، ساعت ۹:۳۰. درسته یعنی سکوت احمد جان.
savage--grace1.blogspot.com
شُکوه وحشی: شب ِ هندونه,قلیون,تخمه ژاپنی!
http://savage--grace1.blogspot.com/2010/12/blog-post.html
دیگه پسر خوبی شدم. ه.ش. ۱۳۸۹ دی ۲, پنجشنبه. شب ِ هندونه,قلیون,تخمه ژاپنی! در ابتدا خدا رو شکر میکنم که لطف مقامات شامل ما هم شد و بلاخره ف.ل.تر شدیم! با دعوت شایان بلاخره نوبت منم شد که اعتراف کنم.(البته به خاطر دیر شدن این پست و از دهن افتادن هندونه و خاموش شدن ذغال قلیون معذرت.). اولاعتراف میکنم عاشق ترسوندنم به شکلی که همیشه به فحش منجر میشه! دوماعتراف میکنم به راه رفتن و غذا خوردن تو یه زمان,اعتیاد دارم به شکلی که باعث کور شدن اشتهای بقیه میشه! سوماعتراف میکنم صادق تر از خودم ندیدم. دوما اعتراف چهار...
savage--grace1.blogspot.com
شُکوه وحشی
http://savage--grace1.blogspot.com/2010/12/blog-post_29.html
دیگه پسر خوبی شدم. ه.ش. ۱۳۸۹ دی ۸, چهارشنبه. نشست,بی اینکه منتظر چیزی باشه. سیگارصاف شدشو از کیف پول چرمش بیرون اُورد. آروم و با وسواس سیگار خشک شده رو با زبون تر کرد. بی هدف لکه های سیاهی که آسمون ابری رو کثیف کرده بودن و پشت سر هم قارقار میکردن رو دنبال میکرد. از اطراف صدای سوختن سیگاروقارقار می اومد ولی صدای گوش خراش "ناامیدی", به شعاع یک عمر,لذت گوش دادن به این صداهای غمناک رو ازش دزدیده بود. غرق در تفکراتش شده بود. احساس گرما کرد,سیگاری که بین انگشتش یخ زده بود,خاکستر شده بود. هیچ عکس العملی نداشت.