streetspirit.persianblog.ir
streetspirit
http://streetspirit.persianblog.ir/1392/10
Theres Always a Siren Singing You to Shipwreck. نویسنده: ما - شنبه ٧ دی ۱۳٩٢. که دریغ را از من گرفتی. بر شب یخین تور. پرده ای در رقص. چه کابوسی از هراس. بر خواب عشق ات گذشت. که پرنده با بال باز جان سپرد. پایان نوشت فصلی پایانی. ادامه ی تزهایی برای فلسفه ی تاریخ. آن که گفت نه. تجربه ی غیرمستقیم آزاد. پیشا خاطره ی فرا درخت. زخم هایی همه از عشق. چیزهای عجیب در زیرسیگاری. و می دانم که می دانی. عشق در سال بد. پل سلان 1920 تا 1970. نوشته شده توسط یسنا 2:26 دوشنبه بیست و دوم خرداد. شمال از شمال غربی.
streetspirit.persianblog.ir
streetspirit
http://streetspirit.persianblog.ir/1392/2
Theres Always a Siren Singing You to Shipwreck. نویسنده: ما - جمعه ٢٧ اردیبهشت ۱۳٩٢. بیاییم قانون را نشان دهیم چنانکه بیارتباطبودناش با زندگی رو شود، و نیز بیاییم زندگی را نشان دهیم و نبود ارتباط میان زندگی و قانون را آشکار سازیم معنای چنین اقدام گشودن فضایی میان قانون و زندگی خواهد بود، فضایی برای کنش انسانی، کنشی که زمانی نام ‘سیاست’ را برازندهی خود میدانست. ه کلامی که به انقیاد درنمیآورد، که نه به کاری فرمان میدهد نه از کاری نهی میکند، کنشی میبرازد که حکم وسیلهی ناب...پایان نوشت فصلی پایانی.
streetspirit.persianblog.ir
streetspirit
http://streetspirit.persianblog.ir/1391/9
Theres Always a Siren Singing You to Shipwreck. نویسنده: ما - جمعه ۱٠ آذر ۱۳٩۱. شهر ناامن و بی امان. پلک و پاهای مادر. ریه گلو و رگ های پدر. ذرات من همه پخش. غار تعلقات می لرزد. تو رفته ای دیگر. و این آیتی به تباهی است. بساط ویرانی ام را جیغی می کشد. و باز می خندد. نشان به حافظه اش. که تو را می خندد. که تو بر می گردی. نویسنده: ما - پنجشنبه ٢ آذر ۱۳٩۱. Http:/ www.leninology.com/2012/11/israeli-psychopath.html. پایان نوشت فصلی پایانی. ادامه ی تزهایی برای فلسفه ی تاریخ. آن که گفت نه. تجربه ی غیرمستقیم آزاد.
streetspirit.persianblog.ir
زخم هایی همه از عشق - streetspirit
http://streetspirit.persianblog.ir/post/208
Theres Always a Siren Singing You to Shipwreck. زخم هایی همه از عشق. نویسنده: ما - جمعه ٧ فروردین ۱۳٩٤. رومئو و ژولیت" از قلم ویلیام شکسپیر. خادمان دو خانواده ی متمکن شهر ورونا، یکی با نام مانته گی یو، دیگری ک پی یو ل ت، در پی دشمنی دیرین میان دو خاندان دعوایی در میدان شهر می آغازند که به کشمکش و رساندن گزند به گذرندگان و کاسبان می انجامد. این زیاده روی ناخرسندی عمومی را برمی انگیزد و شاهزاده اعلام می کند درصورت بروز آشوبی دیگر حکم به اعدام طرفین خواهد داد. برادر لارنس راهب به دانشهای زمان آراسته و...
streetspirit.persianblog.ir
خواب - streetspirit
http://streetspirit.persianblog.ir/post/209
Theres Always a Siren Singing You to Shipwreck. نویسنده: ما - پنجشنبه ۸ امرداد ۱۳٩٤. مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز. ورنه در محفل رندان خبری نیست که نیست. دیدم هست و دست اش توی دست ام می لرزد. عجب ام آمد. به رعشه ی پیری فکر نکرده بودم. آمدم نپذیرم که گفت از برق گرفتگی است و هردو انگار به دست نگاه کردیم. انگار تأیید کردیم که او که مرده است طبیعی است که چیزی از زندگی به او تعلق داشته باشد. باری، به چشم نیامده بودم. باز نازم را کشیدند و این بار به سادگی دعوت را رد کردم. پس از آن دیگر در جمعی دی...می تو...
streetspirit.persianblog.ir
streetspirit
http://streetspirit.persianblog.ir/1391/7
Theres Always a Siren Singing You to Shipwreck. و می دانم که می دانی. نویسنده: ما - جمعه ٢۱ مهر ۱۳٩۱. Http:/ www.guardian.co.uk/world/joris-luyendijk-banking-blog/2012/sep/19/occupy-the-global-brand-mainstream. آدمهایی که هنوز مشغول کار در ‘ اشغال کنیم. Rsquo; هستند روزنامهی گاردیی ن نمیخوانند و اصولا وقت ندارند در اینترنت بچرخند. خلاصه کنم: اینان که به اشغال. پیوستهاند راستی بسیار بسیار جدیاند. بخش عمدهای از سه ماه اخیر شاهد بوده است که لندن را اشغال کنیم. خود همان مردمان دیگر است. اشغال. اگر مشا...
streetspirit.persianblog.ir
streetspirit
http://streetspirit.persianblog.ir/1391/6
Theres Always a Siren Singing You to Shipwreck. نویسنده: ما - یکشنبه ۱٢ شهریور ۱۳٩۱. خورشید به زیر افق مکیده میشود. غبار غلیظی روی شهر بالا میآید. به در نردهای تکیه دادهام، محو سرخی آسمان. نه بابا هنوز خانه است نه مادر. با حوصله شب نیلی را انتظار میکشم. بابام از راه میرسد، با دهان نیمهباز و لبخند کژروییدهی همیشهاش، با دو چشم گود و سری روبهپایین، با نزاکت مرسوم بابا. در را براش نگه میدارم و او کموبیش تعظیمام میکند. بابا، رفتم دنبال مادر. باباجان، کار تو نیست، خودم رفتم. به پیچ تند یک فرعی ...
streetspirit.persianblog.ir
streetspirit - streetspirit
http://streetspirit.persianblog.ir/pages/1
Theres Always a Siren Singing You to Shipwreck. تجربه ی غیرمستقیم آزاد. نویسنده: ما - یکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳٩٤. چکیده ای از یادداشت های ریچارد پراوتی (. والتر بنجامین که امروز در جای گاه ستوده ی یکی از نقادان بزرگ ادبی قرن بیست ام قرار دارد، شارح بینش مند کافکا و پروست، درباره ی رمان چنین می گفت:. اگرچه ما را خارج از خودمان قرار می دهد به زندگی مان معنای منسجم می بخشد. آیا رمان هرگز می تواند حامل تجربه ی مشترک باشد؟ آیا می توان در عالم پساصنعت معادلی برای جهان ازدست رفته ی نقالی یافت؟ این قطعه خوانندگان قرن ن...
streetspirit.persianblog.ir
streetspirit
http://streetspirit.persianblog.ir/1391/1
Theres Always a Siren Singing You to Shipwreck. در هم می میریم. نویسنده: ما - پنجشنبه ۳ فروردین ۱۳٩۱. خاک در چشم رود. و بوی تند چوب در گلوی مرغها. به گاه بیآبی. ار ه به جان آدمی خواهید سایید. از کنار هم اگر بگذرید. این صدا از کجاست؟ سمت دیگر رود ایستادهای. شبحی در دوردست هرز میگردد. او ما را خواهد دید؟ باید ببیند. روز هول را پلی خواهیم زد". از ارادهمان باران میگیرد. دستها خیس از آسمان. بندبند جانها لمس یکدیگر. بههمتنیده میگذریم. و آواز راهیانهی مرغها. شبحی که دیگر نیست میغرد. آن که گفت نه.
streetspirit.persianblog.ir
streetspirit
http://streetspirit.persianblog.ir/1391/3
Theres Always a Siren Singing You to Shipwreck. نوشته شده توسط یسنا 2:26 دوشنبه بیست و دوم خرداد. نویسنده: ما - چهارشنبه ٢٤ خرداد ۱۳٩۱. پرده را کنار می زنم. نرسیده شب سوار سیاه پوش. در شال افسون گر پرتلألو. ندیمگان نور در چارسو. چراغ ها سرد و منتظر. لب های زردفشرده بر سیاهی. و گرمای پافشاری آفتاب برقرار. پرده را کنار می زنم. سوار سیاه پوش آسمان. نویسنده: ما - شنبه ٢٠ خرداد ۱۳٩۱. Of nights spent roaming in the jungle. Without words of prayer, forsaken. Scared by whispers calling from within. آن که گفت نه.