burntmatch.blogfa.com

yolju.blogfa.com

مسافر - نا مهربان

http://www.yolju.blogfa.com/post-49.aspx

سخن ازتلخی تکرار مگو. خواهشم ازتو همین است که. می روم پشت زمستان دلت محو شوم. تو به اصرار مگو. چشم هایم به سراشیبی این راه که نه! باز یخ بسته همه آینه هایم. که در شیشه ی دل را بستم. نازکم حرف دلت را ,که به دیوار مگو. نرسیده به دعای سحرو. خسته ی این راه شدم. از دم افطار مگو! نوشته شده در Sat 4 Sep 2010. چون قاصدکی اسیر,دل در پرتو مهر ایزد ,راهی راه نا کجا آبادم.بعد از او که مهربانیش بی نیازم میکند از نیاز خاکی,چشم بر دوستی یاران دارم.دوستتان دارم. جاده های بی کسی. پرواز تا بی نهایت. رقص روی سیم های خاردار.

yolju.blogfa.com

مسافر -

http://www.yolju.blogfa.com/post-47.aspx

با سلامی مشتاق وعاشق. چندیست سکوتم پاسخنامه ی مهرتان شده. اما یقین بدانید مهری ژرف در پس این سکوت نهفته. پس عذر تقصیرم را پذیرا باشید. که در این مدت اسیر دلمشغله های زندگی بودم. به زودی مهرتان را پاسخی مهر انگیز خواهم گفت. تا احساسی دیگر بدرود. نوشته شده در Mon 14 Jun 2010. چون قاصدکی اسیر,دل در پرتو مهر ایزد ,راهی راه نا کجا آبادم.بعد از او که مهربانیش بی نیازم میکند از نیاز خاکی,چشم بر دوستی یاران دارم.دوستتان دارم. جاده های بی کسی. پرواز تا بی نهایت. آوازهای سرزمین بلوط و برف. رقص روی سیم های خاردار.

yolju.blogfa.com

مسافر -

http://www.yolju.blogfa.com/post-31.aspx

باز شب حریر گیسوی خود را عشوه کنان بر شانه ی آسمان. و آرام آرام نگینهایی سراسر روشنی از آن می آویزد. شاه نگین درخشنده ای خود را به جلوه ی تماشا میگذارد و. عاشقان را به خلسه ی نور. می برد. و قلبها را به عمق نجوا و نیای. قلبی آرام نگرفته و تنهادر حصار تن اسیر شده .,گرفتار روز و. جلای آن,خود را به هر سو میزند. تا از ظلمت ستایشگر شب بگریزد.اما نمی داند چه دلهایی. که از تاریکی شب می گریزند و در روشنای روز اسیر تاریکی و. نوشته شده در Thu 26 Feb 2009. جاده های بی کسی. پرواز تا بی نهایت. آوازهای سرزمین بلوط و برف.

molanarumi.blogfa.com

خام بدم، پخته شدم، سوختم

http://molanarumi.blogfa.com/8908.aspx

خام بدم، پخته شدم، سوختم. برآنم، گرتو بازآیی که در پایت کنم جانی. وزین کمتر نشاید کرد در پای تو قربانی. امید از بخت می دارم بقای عمر چندانی. کز ابر لطف بازآید به خاک تشنه بارانی. میان عاشق و معشوق اگر باشد بیابانی. درخت ارغوان روید به جای هر مغیلانی. مگر لیلی نمی داند که بی دیدار میمونش. فراخای جهان تنگ است برمجنون چو زندانی؟ دریغا عهد آسانی که مقدارش ندانستم. ندانی قدر وصل الا که درمانی به هجرانی. نه در زلف پریشانت من تنها گرفتارم. که دل در بند او دارد به هر مویی پریشانی. زمان رفته باز آید.

yolju.blogfa.com

مسافر - نامه ای از مسافر

http://www.yolju.blogfa.com/post-50.aspx

نامه ای از مسافر. گذشتن از حصار درد باید. شکستن بغض گلو باید. سهیم شدن باتلخی لحظه هایی که با من اند. بیهوده اصرار می کنی. کولی پاییز نوحه ی بهار را می خواند,. در خاکستر تقدیر میسوزد. و حال آنکه هیچ بید لرزانی نیست که مامن امن دل خسته ام باشد. پس ازچه میکوشی تاابری رادلگیر کنی؟ دیگر شعرم نفس نمی کشد. مرده من نیز میمیرم؟ تنها باران را به بدرقه ی قدمهایم بیاور. و از پیچ جاده با تکانهای دستانی که. نمی دانندچه برسر تنهایی ماه آمده ,بدرقه ام کن. تابوسه ی زمستان گونه هایت را کبود نکرده ,بدرود. جاده های بی کسی.

molanarumi.blogfa.com

خام بدم، پخته شدم، سوختم - می پندارم ماه

http://molanarumi.blogfa.com/post-149.aspx

خام بدم، پخته شدم، سوختم. به نسيمي همه راه به هم ميريزد. كي دل سنگ تو را آه به هم ميريزد. سنگ در بركه مياندازم و ميپندارم. با همين سنگ زدن ماه به هم ميريزد. عشق بر شانهي هم چيدن چندين سنگ است. گاه ميماند و ناگاه به هم ميريزد. آنچه را عقل به يك عمر به دست آوردهاست. دل به يك لحظهي كوتاه به هم ميريزد. يك روز همين آه تو را ميگيرد. گاه يك كوه به يك كاه به هم ميريزد. نوشته شده در پنجشنبه پانزدهم مهر ۱۳۸۹ساعت 12:19 توسط erfan. در عشق او چون او شدم. زین رو چنین بی سو شدم. من و تنهاترین عشقم. زنانگی های یک زن وراج.

molanarumi.blogfa.com

خام بدم، پخته شدم، سوختم - نشد...

http://molanarumi.blogfa.com/post-152.aspx

خام بدم، پخته شدم، سوختم. به خدا حافظي تلخ تو سوگند نشد. که تو رفتي و دلم ثانيه اي بند نشد. لب تو ميوه ممنوع ولي لبهايم. هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد. با چراغي همه جا گشتم و گشتم در شهر. هيچ کس هيچ کس اينجا به تو مانند نشد. هر کسي در دل من جاي خودش را دارد. جانشين تو در اين سينه خداوند نشد. خواستند از تو بگويند شبي شاعرها. عاقبت با قلم شرم نوشتند : نشد. نوشته شده در پنجشنبه ششم آبان ۱۳۸۹ساعت 20:44 توسط erfan. در عشق او چون او شدم. زین رو چنین بی سو شدم. من و تنهاترین عشقم. آخرین رهگذر.فلش های من.

molanarumi.blogfa.com

خام بدم، پخته شدم، سوختم - رفتم که رفتم

http://molanarumi.blogfa.com/post-145.aspx

خام بدم، پخته شدم، سوختم. از برت دامن کشان رفتم ای نامهربان. از من آزرده دل کی دگر بینی نشان. رفتم که رفتم ،رفتم که رفتم. از من دیوانه بگذر ، بگذر ای جانانه بگذر. هرچه بودی هرچه بودم بی خبر رفتم که رفتم، رفتم که رفتم. شمع بزم دیگران شو ،جام دست این و آن شو. هرچه بودی هرچه بودم بی خبر رفتم که رفتم، رفتم که رفتم. بعد از این ، کن فراموشم که رفتم. دیگر از دست تو می نمی نوشم که رفتم. با دل زود آشنا گشتم از دامت رها. بی وفا ،بی وفا، بی وفا، رفتم که رفتم. بی وفا ،بی وفا، بی وفا، رفتم که رفتم. من و تنهاترین عشقم.

saharlar.wordpress.com

July | 2011 | سحرلر

https://saharlar.wordpress.com/2011/07

خاطرات، افکار و هر آنچه ماندنی است. Archive for July, 2011. ده، بیست، سی، چهل، پنجاه…. On July 7, 2011 Leave a Comment. فرض کنیم اقتصادمان ویران شد، فرض کنیم صادرات و وارداتمان مختل شد، چه بر سر شرافتمان آمد؟ راهمان کجا به بیراهه کشیده شد؟ جاده کجا پیچید و ما غافل به خاکی خوردیم؟ نکند ما خواب بودم؟ نکند از اول همین بود و فقط توهمی از خوبی در ذهن ما مانده؟ پس چه بر سر مردان قصه های شب آمد؟ کجا رفت شجاعتی که رقص حریصانه چاقویی کوچک را با رجزخوانی شمشیری قدر اشتباه نمیکند…کجا رفت؟ هر دم از این باغ بری میرسد.

molanarumi.blogfa.com

خام بدم، پخته شدم، سوختم

http://molanarumi.blogfa.com/9002.aspx

خام بدم، پخته شدم، سوختم. شد کوچه به کوچه جستجو عاشق او. شد با شب و گریه روبرو عاشق او. پایان حکایتم شنیدن دارد. من عاشق او بودم و او عاشق او. خوب نمایشگاه کتاب هم شروع به کار کرد و بهانه ایی شد برای یک پست. میخوام اینجا یه سری کتاب رمان غیر فارسی و داستانی. معرفی کنم واسه اونایی که دنبال خوندن رمان و داستان درست حسابی اند. سقوط / آلبر کامو. بیگانه / آلبر کامو. هویت / میلان کوندرا. هرگز رهایم مکن/ کازئوایشی گورو. غرور و تعصب / جین اوستین. قلعه حیوانات / جورج اورول. صدسال تنهایی/ گابریل گارسیا مارکز.