bazisarnevesht.blogfa.com
زندگی منزندگی من - گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه.... به آب زمزم و کوثر هم سفید نتوان کرد
http://bazisarnevesht.blogfa.com/
زندگی من - گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه.... به آب زمزم و کوثر هم سفید نتوان کرد
http://bazisarnevesht.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Tuesday
LOAD TIME
0.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
17
SSL
EXTERNAL LINKS
18
SITE IP
149.56.201.253
LOAD TIME
0.344 sec
SCORE
6.2
زندگی من | bazisarnevesht.blogfa.com Reviews
https://bazisarnevesht.blogfa.com
زندگی من - گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه.... به آب زمزم و کوثر هم سفید نتوان کرد
bazisarnevesht.blogfa.com
زندگی من - 7
http://www.bazisarnevesht.blogfa.com/post-8.aspx
گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه. به آب زمزم و کوثر هم سفید نتوان کرد. روزها از پس هم می گذشتند. زندگی داشت روزهای خوش را نشانم می داد. غرق کارم بودم. روزهای تلخ گذشته را به مدد کار فراموش می کردم. اواسط اردیبهشت بود. از سرکار به خانه آمده بودم که مادرم گفت برایت خواستگار می خواهد بیاید. گفتم کیست؟ گفت پزشک است و برنده مدال طلای یکی از المپیادهای جهانی و . گفتم خوب برای خنده هم که شده بگو بیاید. دو روز بعد مراسم عروسی برگزار شد و فردای آن روز به سمت روستا حرکت کردیم. رمان های زیبا و به یاد ماندنی.
زندگی من - 3
http://www.bazisarnevesht.blogfa.com/post-4.aspx
گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه. به آب زمزم و کوثر هم سفید نتوان کرد. دقیقا یادمه که اولین باری که بعد از این مراسم با محمد بیرون رفتیم ، مربوط به مراسم شبهای احیا بود که با هم رفتیم امامزاده صالح. تقریبا تمام تفریحاتمون جاهای مذهبی بود. اون هم گفت که ما می خواستیم از فامیل برای برادرمان زن بگیریم ولی خوب اون قبول نکرد و این رو گرفتیم. چنان حرف می زدند که انگار من کالای بی ارزشی بودم که سر راهشان قرار گرفته بودم و آنها بالاجبار من را انتخاب کرده اند. نوشته شده در دوشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۰ساعت 18:56 توسط شیوا.
زندگی من - 5
http://www.bazisarnevesht.blogfa.com/post-6.aspx
گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه. به آب زمزم و کوثر هم سفید نتوان کرد. تقریبا ده پانزده روزی از طلاق می گذشت که دایی ام برایمان بلیط قطار مشهد گرفت که حال و هوایمان عوض شود. دو خانواده عازم مشهد شدیم. روحیه ام بهتر شده بود. ولی خوب من نیاز به زمان داشتم تا دوباره به حالت عادی برگردم. در حیاط حرم می نشستم و اشک می ریختم. اشکهایم حرف دلم بود. از امام رضا خواستم تا یاد و خاطره اش را از ذهنم پاک کند. یکی دو روز می شد که از مسافرت برگشته بودیم. فکرم درگیر شماره ای بود که در کاغذ نوشته شده بود. بالاخره ت...
زندگی من - 4
http://www.bazisarnevesht.blogfa.com/post-5.aspx
گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه. به آب زمزم و کوثر هم سفید نتوان کرد. چند روز قبل از عروسی که با محمد بیرون بودیم بهم گفت که لباس داری دیگه! منم گفتم نه ندارم. گفت یک چیزی بپوش تا برای عروسی خودمون برات لباس بگیرم. بالاخره عروسی برگزار شد و به عید رسیدیم. روز اول سال نو ، محمد زنگ زد و عید رو بهم تبریک گفت. ولی از اومدنش خبری نشد. صبح شد ظهر و ظهر به شب رسید. ولی فقط تلفن می کرد و می گفت دلم برات تنگ شده. میشه بیای خونمون؟ شب بعد محمد همراه پدر و مادرش آمد. سر گله گذاریها و درددلها باز شد. تمام حر...گفت ن...
زندگی من
http://www.bazisarnevesht.blogfa.com/posts
سه شنبه سی ام خرداد ۱۳۹۱. دوشنبه بیست و نهم خرداد ۱۳۹۱. پنجشنبه ششم بهمن ۱۳۹۰. شنبه دوازدهم آذر ۱۳۹۰. شنبه دوازدهم آذر ۱۳۹۰. پنجشنبه چهاردهم مهر ۱۳۹۰. دوشنبه یازدهم مهر ۱۳۹۰. دوشنبه یازدهم مهر ۱۳۹۰. یکشنبه دهم مهر ۱۳۹۰. چهارشنبه ششم مهر ۱۳۹۰. چهارشنبه سی ام شهریور ۱۳۹۰. Powered by BLOGFA.COM.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
17
درد دل با دل - داداش گلم خیلی دوستت دارم
http://www.mahsa-tanha70.blogfa.com/post-10.aspx
درد دل با دل. داداش گلم خیلی دوستت دارم. بازم ببخشین که دیربه دیر میام اخه هنوز کافینت خوابگامون راه اندازی نشده. دیروز بادوستم رفته بودیم خرید وقتی برگشتیم ساعت ۷شب بود که یهو گوشیم زنگ خورد ابجیم بود گفت داداشم تصادف کرده. نمیدونید چه حالی شدم بدنم یخ کرد به هرکی زنگ زدم جوابمو نمیداد. زنگیدم به مامانم جواب داد شروع کرد به گریه کردن خیلی ترسیده بودم منم گریه کردم. عکسای ماشینشو بعدبراتون میزارم خیلی وحشتناکه. نوشته شده در سه شنبه بیست و ششم مهر ۱۳۹۰ساعت 12:5 توسط مهسا. حس عجیبی بودی ورد شدی ازوجودم.
درد دل با دل - ...قلب شکسته...
http://www.mahsa-tanha70.blogfa.com/post-7.aspx
درد دل با دل. روی قلبی نوشته بود شکستنی است مواظب. باشید ولی من روی قلبم نوشتم شکسته هست. نوشته شده در پنجشنبه چهاردهم مهر ۱۳۹۰ساعت 8:25 توسط مهسا. حس عجیبی بودی ورد شدی ازوجودم. هرگزمیخوام یادت نره که یه روزمن عاشق توبودم. الان که غرق اشکم میخوام که باتوباشم. اماحس عجیبی میگه ازت جداشم. حس میکنم اگه به من وابسته شی گناهه. باعذاب این گناه زندگیمم تباهه. دلم میخواد همین الان دست توروبگیرم. توبغلم باشی ومن گریه کنم بمیرم. رسم زندگی این است روزی کسی را دوست داری. مثل یک مهمانی که به آخر می رسد.
درد دل با دل -
http://www.mahsa-tanha70.blogfa.com/post-5.aspx
درد دل با دل. سلااااااااااااااااااااااااااااااااام به دوستای گلم. مرسی که بهم سرمیزنین قوربونت برم داداش سبی خیلی دوست دارم گلم. راستش پس فردا میرم دانشگاه نمیدونم دیگه کمترنت میام دلم واسه همه بروبچ اینجا وکلوپ میتنگه. راستی به این ادرسم بیاین خیلی باحاله چت کلوب.کام. دوستتون دارم فعلابای بای. نوشته شده در شنبه نهم مهر ۱۳۹۰ساعت 20:29 توسط مهسا. حس عجیبی بودی ورد شدی ازوجودم. هرگزمیخوام یادت نره که یه روزمن عاشق توبودم. الان که غرق اشکم میخوام که باتوباشم. اماحس عجیبی میگه ازت جداشم. هفته سوم آذر ۱۳۹۰.
درد دل با دل - امروز.....
http://www.mahsa-tanha70.blogfa.com/post-13.aspx
درد دل با دل. امروزپدری درمستی دخترش راکشت.امروزدختر۱۰ساله ای مادرشد. امروزدختری درالتماس چشمانش درچهاردیواری زن شد. امروزدختری درماشین شیشه دودی باپسری همخواب شد. امروزعشق دختری رابااسکناس سبزسنجیدن. امروزمادری درمقابل پسرسه ساله اش بامردی همخواب شد. امروزدلم برای امروزم گرفت نمیدانم دنیای شماکثیف است یا چشمان فاحشه من؟ نوشته شده در شنبه پنجم آذر ۱۳۹۰ساعت 23:51 توسط مهسا. حس عجیبی بودی ورد شدی ازوجودم. هرگزمیخوام یادت نره که یه روزمن عاشق توبودم. الان که غرق اشکم میخوام که باتوباشم. هفته سوم آذر ۱۳۹۰.
درد دل با دل -
http://www.mahsa-tanha70.blogfa.com/post-6.aspx
درد دل با دل. سلاااااااااااااااااااااااام به همه دوستای گلم دلم واستون تنگیده بود شدیییییییییییییییید. راستش دانشگاه بودم ترم اولیم نمیدونید چقدر سخته دوری ازخونواده واسم دعا کنید طاقت بیارم. خیلی وقت نمیکنم که بیام نت شماها یادتون نره واسم نظر بزارید ها. خیلی دوستتون دارم عاشقتونم بوووووووووووووووووووووووس. نوشته شده در چهارشنبه سیزدهم مهر ۱۳۹۰ساعت 19:48 توسط مهسا. حس عجیبی بودی ورد شدی ازوجودم. هرگزمیخوام یادت نره که یه روزمن عاشق توبودم. الان که غرق اشکم میخوام که باتوباشم. اماحس عجیبی میگه ازت جداشم.
درد دل با دل -
http://www.mahsa-tanha70.blogfa.com/post-1.aspx
درد دل با دل. سلام به وبلاگ من خوش اومدی. این اپ اولمه راستش فقط واسه دلم اینوساختم که دردودلامو اینجا بکنم. یه خورده سرم شلوغه اگه عیب وایرادی داره به بزرگی خودتون ببخشید. نوشته شده در سه شنبه پنجم مهر ۱۳۹۰ساعت 11:58 توسط مهسا. حس عجیبی بودی ورد شدی ازوجودم. هرگزمیخوام یادت نره که یه روزمن عاشق توبودم. الان که غرق اشکم میخوام که باتوباشم. اماحس عجیبی میگه ازت جداشم. حس میکنم اگه به من وابسته شی گناهه. باعذاب این گناه زندگیمم تباهه. دلم میخواد همین الان دست توروبگیرم. توبغلم باشی ومن گریه کنم بمیرم.
درد دل با دل
http://www.mahsa-tanha70.blogfa.com/90092.aspx
درد دل با دل. سلامی به بلندی نردوبونی که میشه باهاش بالا رفت. تارسید به ابرها وپاگذاشت. روی هرچی دل سنگی تواین دنیاس. غریب است دوست داشتن وعجیب ترازان است دوست داشته شدن. وقتی میدانیم کسی باجان ودل دوستمان دارد . ونفس هاوصداونگاهمان درروح وجانش ریشه دوانده. به بازیش میگیریم هرچه اوعاشقتر. ماسرخوشتر هرچه اودل نازکتر مابی رحمتر. تمامی قصه های عاشقانه اینگونه به گوشمان خوانده شده اند. درد دل یه پسر. از این ورو اونورشنیدم داری عروس میشی گلم. مبارکت باشه ولی اتیش گرفته این دلم. تاج عروسیتو خودم برات هدیه میخرم.
درد دل با دل - درد دل بادل
http://www.mahsa-tanha70.blogfa.com/post-15.aspx
درد دل با دل. حال خوشی ندارم مثل همیشه . دارم دق میکنم هنوزباورم نشده که باهام چیکارکرده. اخه چرا مگه من چیکارش کردم یعنی اینقدربد بودم. یعنی من لایقش نبودم یعنی من . چی بگم که خودت میدونی دریایی از اشکم دریایی ازخونم . حالم امشب خرابه پارسال. دیدی توهمین روز چه قولی به من داد؟ اصلا یادت هست من وچه جوری عاشق کرد اصلا میدونی. خسته شدم از دست این روزگار بااین همه نامردی وبی وفایی که توشه. اخه چرا ادما اینقدر راحت دل میشکونن. چرا مگه نمیدونن دنیا دارمکافات؟ اصلا این دنیا هیچی اون دنیا چی دارن جواب بدن؟
درد دل با دل -
http://www.mahsa-tanha70.blogfa.com/post-8.aspx
درد دل با دل. راستش تادوساعت دیگه میرم دانشگاه اپ کردم تا جواب حرفای نعمت وبدم. نعمت جان داداش خوبم هرکاری کردم وبت باز نشد که خصوصی بگم حالا حرفامواینجامیگم. اصلا شده یه بار بهت بگه بیا خاستگاری؟ نشده دیگه اگه دخترخوبی بود اونجوری باتورفتارنمیکرد شایدم اون تقصیری نداره. من خودم تاوان عشقی ودارم میدم که ازروی احساسات بود دلبستم بدجوری که حاضربودم همه دنیاموبدم ولی اونوداشته باشم ولی لیاقت نداشت. واینوبدون بهترین همدم ما ادما خداست قدرخودتوبدون وامیدوارم بهترین همسر وخدا نصیبت کنه که لایقت باشه. گوشی رو ب...
درد دل با دل - جدایی......
http://www.mahsa-tanha70.blogfa.com/post-4.aspx
درد دل با دل. نوشته شده در جمعه هشتم مهر ۱۳۹۰ساعت 21:9 توسط مهسا. حس عجیبی بودی ورد شدی ازوجودم. هرگزمیخوام یادت نره که یه روزمن عاشق توبودم. الان که غرق اشکم میخوام که باتوباشم. اماحس عجیبی میگه ازت جداشم. حس میکنم اگه به من وابسته شی گناهه. باعذاب این گناه زندگیمم تباهه. دلم میخواد همین الان دست توروبگیرم. توبغلم باشی ومن گریه کنم بمیرم. رسم زندگی این است روزی کسی را دوست داری. و روز بعد تنهایی به همین سادگی او رفته است و همه چیز تمام شده. مثل یک مهمانی که به آخر می رسد. هفته سوم آذر ۱۳۹۰.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
18
سایت بازی ساخت ایران - تلفن سفارش 09123434681
سایت بازی ساخت ایران - تلفن سفارش 09123434681. در مجموع 4 آلبوم. نمایش در هر صفحه:. ایجاد شده در 2014-11-08. ایجاد شده در 2014-11-08. ایجاد شده در 2014-11-03. ایجاد شده در 2014-11-03. تکان دهنده - 1. آلبوم دسته بندی نشده. قدرت گرفته با MeiuPic 2.1.2. ترجمه و گسترش از گروه زرزم.
BĂĄzisĂĄllomĂĄs | 3G
Zalaegerszeg – FelĂşjĂtjĂĄk a Zala Megyei KĂłrhĂĄz kĂśzel 50 mĂŠter magas kĂŠmĂŠnyĂŠt. Az 1967- ben ĂŠpĂźlt lĂŠtesĂtmĂŠnyt mĂĄr 4 ĂŠve nem hasznĂĄljĂĄk. IdĹ kĂśzben balesetveszĂŠlyes lett, ami miatt bontĂĄsra ĂtĂŠltĂŠk. JĂł hĂr azonban, hogy a Magyar Telekomna [.]. Az EurĂłpai Parlament ĂŠs a TanĂĄcs 2013/35/EU irĂĄnyelve (2013. jĂşnius 26.). Zalaegerszeg – FelĂşjĂtjĂĄk a Zala Megyei KĂłrhĂĄz kĂśzel 50 mĂŠter magas kĂŠmĂŠnyĂŠt. Az 1967- ben ĂŠpĂźlt lĂŠtesĂtmĂŠnyt mĂĄr 4 ĂŠve nem hasznĂĄljĂĄk. A Magyar Te...
BĂĄzisĂĄllomĂĄs | 3G
Zalaegerszeg – FelĂşjĂtjĂĄk a Zala Megyei KĂłrhĂĄz kĂśzel 50 mĂŠter magas kĂŠmĂŠnyĂŠt. Az 1967- ben ĂŠpĂźlt lĂŠtesĂtmĂŠnyt mĂĄr 4 ĂŠve nem hasznĂĄljĂĄk. IdĹ kĂśzben balesetveszĂŠlyes lett, ami miatt bontĂĄsra ĂtĂŠltĂŠk. JĂł hĂr azonban, hogy a Magyar Telekomna [.]. Az EurĂłpai Parlament ĂŠs a TanĂĄcs 2013/35/EU irĂĄnyelve (2013. jĂşnius 26.). Zalaegerszeg – FelĂşjĂtjĂĄk a Zala Megyei KĂłrhĂĄz kĂśzel 50 mĂŠter magas kĂŠmĂŠnyĂŠt. Az 1967- ben ĂŠpĂźlt lĂŠtesĂtmĂŠnyt mĂĄr 4 ĂŠve nem hasznĂĄljĂĄk. A Magyar Te...
Domain not yet activated
Domain not yet active. Are you the domain owner? Log into your control panel to start using your domain.
بـــــــــــــــــــــــــــــــازی
ديوونه اولي: كي اومدي! ديوونه دومي: پس فردا! ديوونه اولي: پس فردا كه هنوز نيومده! ديوونه دومي: مي دونم چون كار داشتم ، زودتر اومدم! به غزنفر مي گويند به زنبور هايي كه از كندو محافظت مي كنند چي مي گن! مي گه : خسته نباشيد! غزنفر تو ماشينش داشت آهنگ عربي با صداي بلند گوش مي داد! يهش گير ميدن،مي گه : اي بابا! نمي ذاريد تو اين ماه محرم يه قرآن شاد گوش كنيم! به غزنفر مي گن با آش جمله بساز! مي گه: محمدي آش صلوات! نوشته شده در چهارشنبه نوزدهم اسفند ۱۳۸۸ساعت 21:11 توسط Mahmoodx=Xambie. عکس هایی خنده از طهران و.
زندگی من
گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه. به آب زمزم و کوثر هم سفید نتوان کرد. بالاخره طرح کیوان به اتمام رسید و ما با پس انداز کوچیکی که تو این مدت کرده بودیم راهی تهران شدیم. حرفش خیلی بهم برخورد و بالاخره با تلاش تونستم تو یک شرکت استخدام بشم. گفتم می ترسم. گفت از چی؟ گفتم چون مادرش و خاله اش هم این طوری فوت کردند. کمی با من صحبت کرد. سعی می کرد آرومم کنه. کیوان آمپولش رو تزریق کرد و کمی که آروم شد تصمیم گرفتیم برگردیم خونه. مسیر برگشت رو من رانندگی کردم. نوشته شده در سه شنبه ۳۰ خرداد۱۳۹۱ساعت 17:40 توسط شیوا.
♥بازی سرنوشت♥
جمعه سی ام آبان 1393. چه شاعرانه است فریادشان زیر پاهایمان. برگ هایی که روزی برای آرامش،به سکوتشان پناه میبردیم. آسمان برای لحظه ای قرمز شد تا تو توقف کنی. تمام خیابان را بغض بند آورده بود. و دستان منجمدم همچنان تو را فریاد میزدند،. آنرا شال گردنی سفید تو میشنید. حتی کفشهایت برای ماندن زمین را چنگ میزدند،. اما تو بی تفاوت به تمام این حقایق. یکشنبه شانزدهم شهریور 1393. اشک های تلخی که بر گورها می چکند. حرف هایی هستند که روزگاری باید بر زبان می آمدند. یه بچه دیدم داشت گریه میکرد و میگفت :. امشب از فرق علی.
بازی سرنوشت
بغض بزرگترین نوع اعتراض در برابر آدم هاست. اگر بشکنه دیگه اعتراض نیست. دوشنبه یازدهم آذر 1392. دوشنبه یازدهم آذر 1392. سلام من سارا هستم.خیلی ممنون از اینکه وبلاگ منو انتخاب کردین. Weblog Themes By PayamBlog.
گروه بازی سازان فجر
گروه بازی سازان فجر. سه شنبه 12 دی 1391. نسخه ازمایشی بازی ها و یک خواهش. از این به بعد از هر بازی که گروه میسازه یک نسخه ازمایشی میگذاریم. یک خواهش هم از شما دوستان دارم : لطفا اگر این پک رو تو بازار دیدید بخرید چون طبق تحقیق من بازی های دوبعدی که داخل پکیج میرن فروش زیادی ندارن. لطفا یک بازی بخرید تا حمایتی از این گروه بشه. این گروه با پشتیبانی شما دوستان عزیز استوار می ماند. امیدوارم درکمون کنید و ما را حمایت کنید. این گروه در حال عضو گیری می باشد). شنبه 2 دی 1391. روند ساخت بازی ها کند شد. فیزیک فکری...
BLOGFA.COM
از ارائه خدمات در این آدرس به یکی از دلایل زیر معذوریم. تخطی از قوانین و توافقنامه استفاده از خدمات سایت. دستور مراجع قانونی جهت مسدود سازی وبلاگ. انتشار محتوای غیر اخلاقی یا محتوایی که براساس قوانین کشور تخلف است.
