8ordibehesht.persianblog.ir

gitaredel.persianblog.ir

دلم ميخواهد.... - یادداشت های یه آدم اینجوری....؟؟؟؟

http://gitaredel.persianblog.ir/post/59

یادداشت های یه آدم اینجوری؟ نویسنده : احسان vhn. ساعت ٢:۳٥ ‎ب.ظ روز چهارشنبه ٥ دی ،۱۳۸٦. دلم، برخاستني به ناگاه مي خواهد و گريختني گرامي از سر فرياد. دلم غاري مي خواهد و خوابي سيصد ساله و ياراني جوانمرد.مي خواهم چشم بر هم بگذارم و ندانم كه آفتاب كي برمي آيد و كي فرو مي شود. و ندانم كه كدامين قرن از پي كدام قرن مي گذرد. و كاش چشم كه باز مي كردم، دقيانوسي ديگر نبود و سكه ها از رونق افتاده بود. چه بگويم كه گريختن از اين دقيانوس، گريختن از من است و شورش بر او، شوريدن بر خودم. پروفایل مدیر : احسان vhn.

gitaredel.persianblog.ir

یادداشت های یه آدم اینجوری....؟؟؟؟

http://gitaredel.persianblog.ir/1386/3

یادداشت های یه آدم اینجوری؟ نویسنده : احسان vhn. ساعت ٢:٢٥ ‎ب.ظ روز سه‌شنبه ٢٩ خرداد ،۱۳۸٦. نویسنده : احسان vhn. ساعت ۱:٥٩ ‎ب.ظ روز سه‌شنبه ٢٩ خرداد ،۱۳۸٦. مدیر : خانم اگه میخوای اسم دخترت رو بنویسی باید صدو پنجاه هزار تومن بریزی به حساب همیاری. زن : مگه اینجا مدرسه دولتی نیست! اگه دولتی نبود که می گفتم یک میلیون تومن بریز. آقا آخه مدارس دولتی نباید شهریه بگیرن. این که شهریه نیست اسمش همیاریه. اسمش هر چی هست تلویزیون گفته به همه مدارس بخشنامه شده که مدارس دولتی. هیچگونه وجهی نمیتو نن دریافت کنن. کسی گریه...

gitaredel.persianblog.ir

یادداشت های یه آدم اینجوری....؟؟؟؟

http://gitaredel.persianblog.ir/post/63

یادداشت های یه آدم اینجوری؟ نویسنده : احسان vhn. ساعت ٢:٠٧ ‎ب.ظ روز دوشنبه ۸ بهمن ،۱۳۸٦. به زودی در این مکان اولین قسمت از مجموعه خاطرات و مخاطرات نوشته میشه. کمی در گیر امتحانات هستم. راستی دیشب یک قطعه از افکار من از توی سرم افتاد و گم شد.از یابنده تقاضا میشود. پروفایل مدیر : احسان vhn. دوشنبه ۸ بهمن ،۱۳۸٦. خاطرات و مخاطرات (۱). ميخوای چه کار کنی. قول ميدهم که آسمان شوم. خاطراتی ناگفته از جاويد. راز آن پرستوی مهاجر. کفش هايم کو (شقايق). عاشق ترين ها (پانی). چرندياتی که از دل بر آيد(بی اسم).

gitaredel.persianblog.ir

یادداشت های یه آدم اینجوری....؟؟؟؟

http://gitaredel.persianblog.ir/archive

یادداشت های یه آدم اینجوری؟ عناوین مطالب وبلاگ "یادداشت های یه آدم اینجوری؟ 1583;وشنبه ۱٥ بهمن ،۱۳۸٦. دوشنبه ۸ بهمن ،۱۳۸٦. 1583;وشنبه ۸ بهمن ،۱۳۸٦. خاطرات و مخاطرات (۱). 1587;ه‌شنبه ٢ بهمن ،۱۳۸٦. 1662;نجشنبه ٢٠ دی ،۱۳۸٦. ميخوای چه کار کنی. 1670;هارشنبه ۱٢ دی ،۱۳۸٦. 1670;هارشنبه ٥ دی ،۱۳۸٦. قول ميدهم که آسمان شوم. 1740;کشنبه ٢ دی ،۱۳۸٦. خاطراتی ناگفته از جاويد. 1662;نجشنبه ٢٩ آذر ،۱۳۸٦. 1587;ه‌شنبه ٢٧ آذر ،۱۳۸٦. با من تماس بگير ، خدايا. داستان های من و پدربزرگم(قسمت بعد از قسمت قبل). چهارشنبه ٢۳ آبان ،۱۳۸٦.

gitaredel.persianblog.ir

یادداشت های یه آدم اینجوری....؟؟؟؟

http://gitaredel.persianblog.ir/1386/7

یادداشت های یه آدم اینجوری؟ نویسنده : احسان vhn. ساعت ۸:٥۸ ‎ب.ظ روز دوشنبه ۳٠ مهر ،۱۳۸٦. اگر در عالم رویا رفتی و تسلیم خیالات واهی نشدی. اگر وقت خود را با اندیشه و تفکر به سر به بردی اما هر گونه اندیشه ای را هدف خود قرار ندادی. اگر پیروزی و موفقیت را همواره به طور یکسان تلقی کردی و در برابر این دو شیاد مکار یکسان عمل نمودی. اگر وقتی که حقیقت را مردمان پست و فرومایه تغییر شکل داده آنرا دامی جلوه گر میکنند قادر به تحمل بار گران بدبینی شدی. اگر تمامی مردم را به یک چشم نگریستی و بین آنها تبعیض قایل نشدی.

gitaredel.persianblog.ir

تعطیل شدیم..... - یادداشت های یه آدم اینجوری....؟؟؟؟

http://gitaredel.persianblog.ir/post/64

یادداشت های یه آدم اینجوری؟ نویسنده : احسان vhn. ساعت ۱:۱٦ ‎ب.ظ روز دوشنبه ۱٥ بهمن ،۱۳۸٦. سلام به همه دوستان. این وبلاگ از این تاریخ به دلیل پاره ای از مسایل ازجمله. ۱ گران شدن گوشت بره. ۴شکست غیر منتظره تیم فوتسال. ۵یخ زدن آب حوض خونه مادربزرگم. ۶گران شدن جهانی طلا. ۷بوق ممتد ماشین های عبوری. ۸ سهمیه بندی گازوییل. ۹اقدام به خود کشی یک گوساله مادر مرده. ۱۰شکستن تخم کبوتر پسر عمه همسایه سر کوچمون. ۱۱گود برداری پشت خونمون. ۱۲سوختن لامپ مهتابی اتاقم. ۱۳گران شدن تخم مرغ. ۱۳کمبود شیر یارانه در سطح شهر.

gitaredel.persianblog.ir

خاطراتی ناگفته از جاويد.... - یادداشت های یه آدم اینجوری....؟؟؟؟

http://gitaredel.persianblog.ir/post/57

یادداشت های یه آدم اینجوری؟ خاطراتی ناگفته از جاويد. نویسنده : احسان vhn. ساعت ٢:٢۸ ‎ب.ظ روز پنجشنبه ٢٩ آذر ،۱۳۸٦. سلامامروز بر آن شدم که به مناسبت اعیادی که پیش رو داریم و در ادامه نگارش خاطرات خود اقدام به خاطره نویسی کنم با این تفاوت که این بار میخواهم به جای خاطرات خود از کسی خاطره تعریف کنم که اکثر شما(بچه های چت فور) اونو میشناسید.بله درست حدس زدید! یه بار دیگه توی خونه به جاوید یه اسکناس ۱۰۰۰ تومانی میدن و از ش میخوان که اونو ببره پیش بقال محلشون و خوردش کنه( توجه داشته باشین که ۱۰۰۰ تومان اون موق...

farzane11.blogfa.com

خاطرات زندگی من - پررووووو...

http://www.farzane11.blogfa.com/post-20.aspx

فرزانه خانم حالا یه جزوه( که در ضمن ممنون که گیر اوردی) بهم دادیا.آسموونو زمینو خبر کن.وقتی حسش نیست چکار کنم؟ تو هم که رفتی اون سر دنیا.یه زنگ درست حسابی هم نمیزنی.فکر کنم با دوستات در مورد پلاژ و سایر موارد تفریحی صحبت می کنی که البته خدتییش هم بخوای از زنگ زدن به من جالب تر هست وروجک.پزشکی این مدلیشو ندیده بودیم که الحمد ا. دیدیم.یه جزوه بخونی بدش بشی دکتر] بهتم بگن "دکی فری" یه آمپول پنسیلین داریم برامون زحمتش می کشی/. دلم برات شده اندازه نخود.تنبل که هر وقت بهت زنگ می زنم خوابی. هفته چهارم تیر ۱۳۹۰.